[hlOstan]

ابركوه(يزد)

  • جمعیت :
    21818
  • مساحت :
  • نام قدیمی :
  • کد تلفن :
    352
  • سایت شهرداری :
    www.abarkooh.ir

ابرکوه (نیز: ابرقو) شهری است در استان یزد ایران. این شهر مرکز شهرستان ابرکوه است و در بخش مرکزی این شهرستان قرار گرفته است.

ابرکوه یکی از قدیمی‌ترین شهرهای ایران است که در مرکز ایران و در محدوده استان یزد واقع می‌باشد. در مورد تاریخ این شهر حکایتها و روایتهای بسیاری نقل می‌شود. آنچه مسلم است اینکه این شهر که هم اکنون تقریباً از رونق چندانی برخوردار نیست روزگاری از جمله مراکز پرآوازه و مشهور بوده‌است. آثار باستانی و تاریخی زیادی از روزگاران گذشته در این مکان بجای مانده‌است که نشان از تاریخ کهن منطقه دارد. از آن جمله است درخت سرو کهن سال و بلند است که بر پایه ارزیابی متخصصین (از جمله یک دانشمند روسی) عمر آن به بیش از ۴۰۰۰ سال بالغ می‌شود. این درخت که در مرکز شهر قرار دارد دارای ارتفاعی بالغ بر ۲۸ متر می‌باشد.

جمعیت
بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت شهر ابرکوه در سال ۱۳۸۵ برابر با 21818 نفر بوده است. گنبد عالی ابرکوه به دست عمیدالدین شمس الدوله دیلمی از طایفه هزاراسبیان اشکور یکی از آثار منحصر به فرد ابرکوه می‌باشد.

وجه تسمیه ابرکوه
از آنجا كه اين شهر ابتدا در پای كوه ساخته شده، آنرا «برِكوه» مي گفتند (كنار كوه) كه در گويش مردم به «ابركوه» تبديل شد و پس از ورود اسلام اين نام نيز مانند بعضي نامهای ديگر در گويش عربی ،كاف به قاف تبديل و «ابرقو» خوانده شده است. نهايتا در سال 1350 اين شهربه صورت رسمي «ابركوه» ناميده شد. نام آن در منابع قديم و جديد به صورت «ابرقو» «ابركويه» «ابرقويه» «برقوه» و «دركوه» آمده است. «ابر» در فرهنگ دكتر معين چنين تعريف شده :1- بر-به 2-زبر-بالاروي-سر 3-با 4- برسر-در

پیشینه تاریخی
درباره بوجود آمدن و قدمت ابركوه افسانه‌ها و داستان‌هايي نقل مي شود كه اغلب سند و مرجع علمي مقبولي ندارند ولي با توجه به آثار و ابنيه باقيمانده مي توان پي به قدمت زياد ابركوه پي برد .ولي تاريخ دقيق آنرامي بايست در نوشته هاي پراكنده جستجو كرد.در كتاب «شناخت ابركوه و قدمت آن» از قول احمدبن حسين بن علي كاتب مولف كتاب تاريخ جديد يزد آمده زماني كه اسكندر كثه(يزد كنوني)به عنوان زندان قرار داد(يعني زماني كه تازه يزد را بنيان نهاد)نايبي براي خود در «ري» تعيين نمود كه از ايالات ابرقو-اصفهان-اصطخر-قم خراج به نزد وي مي فرستاد. در صورت صحت اين گفته قدمت ابركوه نه تنها از يزد بيشتر است بلكه در آن زمان هم سنگ و هم رده ايالت اصفهان و اصطخر قلمداد مي شده.درباره ابركوه در نگاشته هاي قديم سخن فراوان رفته از آنجمله :« مسالك الممالك» اصطخري، «حدود العالم من المشرق الي المغرب» ،«فارسنامه»ابن بلخي، طمعجم البلدان» ياقوت حموي، «المسالك و الممالك» ابن خرداذبه، «اقليم پارس»ايرج افشار ،«نزهه القلوب»حمدالله مستوفي ،«ٍسياحت نامه جنوب ايران»،«فارس نامه ناصري» حاج ميرزا حسن فسايي،«كتاب اثار ايران»آندره گدار ،«اقليم پارس»محمد نقي مصطفوي،«تاريخ و جغرافياي شهرستان آباده»عبدالرحيم شريف،«لغت نامه دهخدا»،«فرهنگ فارسي معين»

در كتاب آثار ايران درباره موقعيت جغرافيايي ابركوه آمده:
ابرقو تقريبا در وسط راه استخر به يزد واقع است. بنابر روايت حمدالله مستوفي در ابتدا در پايان كوهي ساخته بوده اند و بركوه مي گفتندش و بعد از آن بر صحرايي كه اكنون هست اين شهر كرده اند. شهري كوچك است. كسي كه از راه سورمق يا دهبيد بيايد هنوز هم در دامن كوهي سنگي، كه در صحرا جامانده است آثار شهر قديم،‌و در كنار خرابه هاي عتيق، شهر جديد را كه مستوفي اشاره مي كند مي بيند. ابرقويي كه در دشت واقع است از حيث آبادي شباهتي به ابرقوي عهد مغول ندارد بلكه در حقيقت ميان آبادي كنوني او و ويرانه هاي اطرافش تفاوتي نيست، بنابر بعضي اقوال كه بسيار متحمل هم است اين شهر در حمله افغانها خراب شده است(1135 هجري). ولي علت حقيقي ويرانيش سابق بر هجوم افغانهاست. اين شهر هم مثل بلاد بسياري كه پيش از اين آباد و سر سبز بوده اند، بدرود حيات گفته يا بحال نزع افتاده است زيراكه تنها علت عمران اين بلاد وقوع در سر راه تجارتي بوده و با انحراف تجارت رشته حيات آنها منقطع شده است، راه معروف كارواني عهد مغول كه از خليج فارس تا درياي سياه كشيده بود از هرز شروع و پس از عبور كرمان و يزد و سلطانيه و تبريز به سواحل درياي سياه مي رسيد و ادويه چين و هند و نيل سوده و مشك و صمغ و اجناس ابريشمي و بنه كرمان و يزد و شيراز و سنگهاي قيمتي را كه شيراز و هرمز و سلطانيه بازار عمده آن محسوب مي شد به اروپا مي رسانيد.

نظرات
در صورتیکه اطلاعات و یا تصویری برای این شهر دارید لطفا از طریق این فرم برای ما ارسال نمایید.
پست الکترونیک :
متن یا عنوان :
عکس :     
     
متن تصویر را وارد نمایید :