چابهار(سيستان وبلوچستان)

چابَهار (نيز چاه‌بهار) يکي از شهرهاي جنوبي استان سيستان و بلوچستان ايران است که تنها بندر اقيانوسي کشور ايران نيز مي‌باشد.لنگرگاه آن قابليت پهلوگيري کشتي‌هاي اقيانوس‌پيما را دارد.

موقعيت جغرافيايي و وسعت:
شهرستان چابهار با مساحتي حدود 17155 کيلومتر مربع در منتهي اليه جنوب شرقي ايران در کنار آبهاي گرم درياي عمان و اقيانوس هند قرار گرفته است.اين شهرستان از جانب شمال به شهرستانهاي ايرانشهر و نيکشهر و از جنوب به درياي عمان و از شرق به پاکستان و از غرب به استان‌هاي کرمان و هرمزگان محدود است.

بندر چابهار-مرکزشهرستان- با وسعتي بالغ بر 11 کيلومترمربع در ارتفاع 7 متر از سطح دريا قرارگرفته است و در 60 درجه و 37 دقيقه طول شرقي و 25 درجه و 17 دقيقه عرض شمالي قرار دارد.فاصله هوائي شهرستان چابهار تا تهران 1456 کيلومتر و فاصله زميني از طريق جاده ايرانشهر- کرمان 1961 کيلومتر است.فاصله بندر چابهار تا مرکزاستان 738 کيلومتر مي‌باشد.اين شهرستان حدوداً داراي 300 کيلومتر مرز آبي در درياي عمان مي‌باشد.

آب وهوا:
همجواري منطقه آزاد چابهار با دريا، نزديکي به مدار راس‌السرطان و قرار گرفتن درمسير بادهاي موسمي شبه قاره هند و جبهه‌هاي استوايي موجب گرديده است که داراي آب هوايي گرمسيري معتدل با رطوبت نسبي باشد.اين منطقه گرمترين نقطه کشور در زمستان وخنک‌ترين بندر جنوبي ايران در تابستان مي‌باشد.متوسط دماي حداکثر (در خرداد ماه) طي يک دوره 7 ساله31 درجه سانتي گراد ومتوسط دماي حداقل (دردماي ماه) 19 درجه سانتي گراد.ومتوسط دما درطول سال 26 درجه سانتي گرادمي باشد.حداقل رطوبت نسبي 60 درصد و متوسط رطوبت نسبي 70درصد گزارش شده است.متوسط بازندگي سالانه کمتر از 200 ميلي متر در سال است که 64 درصد آن در زمستان مي‌بارد.

ديدني‌ها:
خليج چابهار با جلوه‌هاي طلوع و غروب خورشيد در دريا.
در کناره‌هاي درياي عمان و در قسمت جنوبي شهرستان چابهار صخره‌هاي بزرگي در اثر پيشروي آب دريا و فرسايش سنگ‌هاي رسوبي به وجود آمده که چشم‌اندازي زيبا را تشکيل داده است.
بندر چابهار داراي دو اسکله بزرگ به نام‌هاي اسکله شهيد کلانتري و اسکله شهيد بهشتي با ظرفيت تخليه و بارگيري 15 تا 20 هزار تن است.
در چابهار چندين اسکله صيادي وجود دارد که سه اسکله صيادي تيس، رمين و بريس از بقيه ديدني‌تر هستند. اسکله تيس در داخل محوطه منطقه آزاد و رمين در 10 کيلو‌متري و بريس در 60 کيلومتري چابهار قرار دارد.
در بين دشت کهير و تنگ و در 20 کيلومتري روستاي کهير در مسير جاده تنگ گالک به فاصله چند کيلو متري سه تپه کوچک گل‌فشان به ارتفاع 10-20 متر وجود دارد که دو تاي آنها همانند تپه بوده و از چندين سال پيش غير فعال شده است و سومي شکل يک آتشفشان در حال حاضر فعال مي‌باشد و از دهانه آن گل سرد طوسي رنگي تراوش مي‌کند. نظير آن در سه نقطه ديگر جهان گزارش شده است.
مجتمعي تفريحي در کنار اين کوه در حال ساخت است. اين پارک با حمايت مالي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان سيستان و بلوچستان و توسط شرکت فراز برج نما در حال اجرا مي‌باشد که به زودي به بهره برداري کامل مي‌رسد.تالاب ليپار در 15 کيلو متري شهر چابهار بعد ا‌‏‏‎ز روستاي رمين در مسير جاده‌اي ساحلي گواتر و در تنگه‌اي صخره‌هاي مشرف به دره‌اي سبز قرار دارد. از بالاي آن روستاي ليپار در ميان سبزه‌زارها پيدا است. در ميان دو کوه که فاصله چنداني با هم ندارند آب‌بندي ايجاد شده که آبهاي سرگردان اطراف را جمع نموده است و به آبگيري به طول 14 کيلومتر تبديل شده است. در اين آبگير انواع بوته‌ها و درختچه‌ها از نوع گز و کلير و چش منطقه‌اي با اکو سيستم خاصي را به وجود آورده است. پرندگاني چون چنگر، فلامينگو، کشيم، انواع حواصيل، طاووسک، باقرقره، تيهو، عقاب دشتي، و خوتکا در منطقه ديده مي‌شود.
انجير معابد (لور لول)، و به زبان محلي‌ها کرگ، درخت بزرگي است که در نوار ساحلي چابهار مي‌رويد. در آن شيره سفيد رنگي جريان دارد و از درختان تيره کائوچوئي بشمار مي‌آيد. تاج اين درخت بزرگ و پهن است و از انشعابات آن ريشه‌هاي نابجا مي‌رويد. پوست درخت صاف و خاکستري، برگهايش بيضي شکل ساده و درشت است، ميوه‌هاي آن نارنجي رنگ و به درشتي فندق و قابل خوردن است. عموماً اين درختان داراي قدمتي بالاي صد سال هستند و اکثرا در نزديکي زيارتگاه‌ها قرار دارند يا قبلا زيارتگاه بوده اند، در حال حاضر در روستاهاي رمين، تيس کوپان، ماشي، ليپار و کوپان سر از اين درخت‌ها وجود دارد.

در ناحيه ساحلي خليج گواتر به ويژه در خور باهو و در نزديکي محلي که رودخانه باهو کلات به درياي عمان مي‌ريزد، جنگلي از گونه حرا پديدار مي‌گردد. حرا درختچه‌اي است که در مردابهاي نواحي گرم کرانه‌هاي عربستان، مصر و جنوب ايران از جمله شهرستان چابهار مي‌رويد. از مشخصات حرا اين است که دانه اش بر روي درخت مادر رشد اوليه را طي کرده و سپس نهال جوان حاصل از درخت جدا شده و به مرداب مي‌افتد. برگهاي حرا با دوام است و ظاهر بيضوي شکل و منتهي به يک خامه باريک مي‌باشد. قسمت مورد استفاده پوسته شاخه آن مي‌باشد.

رودخانه باهوکلات در 90 کيلومتري شرق چابهار به خليج گواتر درياي عمان سرازير مي‌شود. اين رودخانه بويژه به دليل زيستگاه تمساح ايراني از نظر گردشگري اهميت دارد. گاندو يا تمساح پوزه کوتاه بطور طبيعي در اين منطقه زندگي مي‌کند.
کوههاي بدلند (Bad-Land) يا مريخي نيز يکي از مناظري است که به موازات ساحل از منطقهً کچو تا خليج گواتر کشيده شده‌اند و از پديده‌هاي ژئومورفولوژي اين ناحيه هستند.

مجتمعي تفريحي-علمي موسوم به مجتمع نجوم در جاده ساحلي چابهار بريس در حال ساخت مي‌باشد. اين مجتمع که در خاور ميانه بي نظير است به علت موقعيت مکاني خاص خود براي منجمان قابل توجه مي‌باشد.
اين مجتمع با حمايت مالي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان سيستان و بلوچستان و توسط شرکت فراز برج نما در حال ساخت مي‌باشد مراحل اوليه اين کار چندي پيش آغاز شده است.

آثار تاريخي:
ويرانه‌ها
ويرانه‌هاي تيس کوپان در بخش مرکزي دهستان کمبل سليمان روستاي تيسکوپان آثاري از ويرانه‌هاي قديمي در دره تيسکوپان باقي است و اين دره از دره تيس بزرگ‌تر است.
در محوطه باستاني کنارک در شمال غربي و جنوب شرقي کنارک ابزاري از دوران پارينه سنگي مياني بدست آمده که در يک سطح صاف به صورت پراکنده پخش شده‌اند و شبيه ابزار شمال غربي ايران و ابزار لاديزي مي‌باشند و به آثار دوران پارينه سنگي شبيه هستند. در بخش جنوب شرقي ابزاري بدست آمده که در کنار آنها مقداري سفال ساده و منقوش مربوط به هزاره چهارم و اوايل هزاره سوم قبل از ميلاد ديده مي‌شود.
بر فراز کوه شهباز بند آثار حصاربند و پي بندهاي ساختمان و آثار شهر نشيني و خانه‌هاي مسکوني باقي مانده است. بنا بر باور بومي‌ها برفراز اين کوه بازهاي شکاري شاه تربيت مي‌شده‌اند.
شيرک سنت در شمال و شمال شرقي دره تيس واقع گرديده و داراي اثر ديواري است که از ديواري است که از پيروز گت عظيم‌تر و قطورتر به‌نظر مي‌آيد و شايد شهرک يا آبادي کوچکي در دره تيس بوده است.

قلعه‌ها
قلعه تيس (قلعه پرتغاليها) در 5 کيلومتري شمال غربي چابهار، در روستاي تيس قرار دارد. اين قلعه از دوران اسلامي است و شماره ثبت ملي آن 555 است.

اين قلعه به ابعاد 26×54 متر ساخته شده است. عرض ساختمان بر پهنه دماغه‌اي که پانصد متر از آبخور دريا فاصله دارد در قسمت انتهاي دماغه واقع است. در قسمت شمال شرقي درب ورودي اصلي قرار دارد و داراي چهار گوشواره خلفي که در پشت ديوارهاي هشتي واقع شده‌اند. هر کدام از آنها خود يک اطاقي است که با پي‌هاي قطور ساخته شده‌اند. داراي ايواني است که با دو پله با حدود يک متر ارتفاع از سطح حياط قلعه بلندتر است. در ضلع شمال شرقي آثار اطاق‌هايي وجود دارد که اکنون خراب شده‌اند. و هر کدام داراي يک اطاق بزرگ تر مشرف به ايوان اختصاصي هستند. طرز ساخت بنا (اطاقها و ايوانها) شبيه به کاروانسراي شاه‌عباسي بيستون است که در زمان شاه سليمان صفوي ساخته شده است. در سه طرف حياط حجره‌ها و اطاقهايي حجره‌ها و اطاق‌هاي ضلع شمالي وجود دارند. در سمت ساحل درياي عمان آثار دو برج بزرگ در طرفين ديده مي‌شود. برج سمت راست که در جنوب قرار دارد به صورت يک اطاق با يک ايوان و يک شاه نشين است که بر روي هرمي مکعب مستطيل شکل پي سازي شده و يک برج با منار بر روي آن قرار گرفته و يک منار به ارتفاع 5/6متر باقي مانده است. مصالح بکار رفته در ساخت قلعه، آجر، سنگ و گچ مي‌باشند و آثاروتزئينات از آجر و سنگ در اطراف گلدسته‌هاي باقي مانده اند، اين مناره براي ديدباني به کار مي‌رفته است. و چون بر همه خليج دهانه تيس اشراف کافي دارد و در ضمن از فاصله زيادي در دريا ديده مي‌شود.

سبک ساخت و نوع مصالح بکار رفته مناره و گوشواره به سبک سلجوقي مي‌باشد. و تعميرات بعدي که در اتاق‌ها و ايوان‌ها انجام شده بيشتر سبک صفوي و سبک دوران قاجاريه است. در گوشه‌هاي حياط قلعه آثاري از آب انبارها ديده مي‌شود که از سنگ و ساروج و گچ ساخته شده‌اند. در بيرون ديوار بلند قلعه آثار چاهي وجود دارد که در سنگ صخره کنده شده و لبه چاه بااستفاده از سنگ و ساروج محکم شده است. در قسمت سقف قلعه چوبهايي بکار رفته است که احتمالاً از نقاط ديگر به اين محل آورده شده‌اند.

تزئينات دور منار آجر چيني شبيه سبک تزئينات منارهاي دوره سلجوقي مي‌باشند اگر چه از بين رفته‌اند ولي نقش‌هايي به خط عربي و خط کوفي از اثر برجستگي‌ها و گودي‌ها مشخص مي‌شود. اندازه اطاق‌ها معمولاً 4×3 متر يا کمتر است که دور يا چهار طرف يک پهنه وسيع واقع شده‌اند.

در کتاب باستانشناسي و تاريخ بلوچستان به نقل از سرتيپ مهدي خان مهندس ايراني آمده است: «در تيس بسيار قلعه خوبي است و يک سمت بدنه قلعه وصل به درياست، قدري ناتمامي دارد که بنُا و عمله در آن مشغول کارند. ديوار بزرگي از سمت دريا کشيده‌اند براي بار اندازي وغيره حصن معتبري است واصل قلعه نو در روي تپه مرتفعي ساخته شده است.» {سنه1282 هجري}(ش8)قلعه پيروز گت در بخش مرکزي پنج کيلومتري شمال غربي چابهار در روستاي تيس قرار دارد. اين اثر از دوره اشکانيان و ساسانيان است. اين قلعه بر فراز تپه‌اي در وسط دره تيس واقع است. ارتفاع تپه از ارتفاع دو رشته کوه اطراف تپه بيشتر نيست.


بلندي اين محل تقريبا‏ّ 1,5 تا 4 برابر ارتفاعات اطراف در محل روستاي تيس مي‌باشد. تپه از تخته سنگ‌هايي از جنس رسوبي و آهکي تشکيل شده است. آثاري از زراعت و آباداني در اطراف تپه پيروز گت ديده مي‌شود. راه ورود به تپه سخت و پر خطر است. در قسمت پايين تپه و در اطراف آن آثاري از ديوارهاي سنگي بزرگ و قلوه سنگ و ساروج با قدمت خيلي زياد ديده مي‌شود. قسمت‌هايي از ديوارها که باقي مانده‌اند ضخامتي 5/2 تا 4 مترو ارتفاع آن در بعضي نقاط به 12 متر مي‌رسد. بين ديوارهاي اصلي اطراف تپه ديوارهايي با ضخامت کمتر به موازات ديوار اصلي ديده مي‌شود که از يکديگر 8 متر فاصله دارند و 200 متر طول دارند. بين دو ديوار آثاري از برجهاي قلعه نمايان است و هر نقطه از تپه براي تأسيسات خاصي مانند کشيک خانه، قراول خانه و حفاظت قلعه اختصاص داشته است و تنها اثري که از آن به جا مانده است سنگ و ديوار شکسته، ملاط، ساروج، گچ، خرده‌هاي سفالي و پي‌هاي بنائي مي‌باشند. علاوه بر اين ديوارهاي بزرگ وضخيم قلعه اثر خندقي به عرض3 متر و عمق متفاوت قبل از ديوار اصلي ديده مي‌شود. در اطراف دژ آثاري از آب انبارها نمايان است زيربناي قلعه حدود 800 متر، طول و عرض آن با توجه به وضع طبيعي زمين متغير است و تقريباً بيضي شکل مي‌باشد. آثاري از برجها در ضلع شمالي و جنوبي ديده مي‌شود. در قسمت ضلع شمالي دو اطاق کوچک در اندازه‌هاي 3×2 متر به منظور ديدباني روي يک گوشواره زمين مانند دو طبقه واقع شده‌اند. وبلند ترين قسمت دژ و برج بر روي همين گوشواره است و بر اطراف اشراف دارد. در گوشه‌هاي شرقي و غربي در مرکز حياط قلعه آثاري از سکو‌هاي بلند که از سنگ تراشيده ساخته شده‌اند مشهود است وقسمت‌هايي که باقي مانده‌اند نماينگر محلي براي اجتماع، عبادت يا نشستن اهل قلعه در يک مجلس بودهاست. سنگ‌هاي بکار رفته در بنا‌ها غير آهکي هستند که نقاط ديگري به اينجا آورده شده‌اند زيرا جنس خود تپه آهکي و سيليسي مي‌باشد. اين بنا با توجه به آثار باقي مانده مشابه بنا‌هاي دوره پارتي (اشکاني) است و نام پيروز ساساني به اين احتمال قوت مي‌بخشد.قلعه بلوچ گت در بخش مرکزي 5 کيلو متري شمال غربي روستاي تيس قرار دارد. اين قلعه بر بالاي کوهي مرتفع قرار گرفته است آثار ديوار قلعه و يک برج ديد باني از آن بر جاي مانده است بقاياي دو مقبره هرمي شکل برجسته که با سنگ و ساروج بنا گرديده‌اند و از نوع مقابر اسلامي مي‌باشند ديده مي‌شود. همچنين آثاري از حصار و باروي قلعه در پيرامون محوطه اصلي و اطراف دژ فوقاني نيز باقي است، چندين چاه به منظور تامين آب مورد نياز در صخره حفر شده‌اند.

در روي قلعه آب انبارهايي از سنگ و ساروج و گچ در درون صخره تعبيه شده است که با وسايل و ابزاري آب مورد نياز را از پاي قلعه کشيده و به داخل آب انبارهاي بالا رسانيده‌اند. اين آب انبارها در موقع ضروري آب مورد نياز داخل قلعه را تأمين مي‌کرده‌اند. اين قلعه داراي يک موقعيت ممتازي بوده که آب رساني، ديد کافي به دريا و دور بودن آن از دسترس مهاجمان از خصوصيات آن بوده‌اند.قلعه انو شيروان سنگان در بخش دشتياري دهستان باهوکلات دو کيلومتري روستاي سنگان قرار دارد. قدمت آن 300 سال است. اين قلعه بر فراز کوهي قرار گرفته است. نوشيروان خان از قوم گيچکي ساکن در گيچ حدود 311 سال پيش به باهوکلات مهاجرت کرده و قلعه را ساخته است.
قلعه باتل در دبستان پلان روستاي گتيگ بر روي تپه خاکي قرار دارد. لايه‌هاي سنگ عظيمي بر روي تپه نمايان است که با فرسايش خاک زير آنها خالي شده است. آثاري از فسيل حيوانات و صدفهاي دريايي در محل ديده مي‌شود که بيانگر اين است در ساليان کهن اين ناحيه جزئي از دريا بوده است. در قسمت بالاي کوه پاره‌هايي از ظروف سفالي جلب نظر مي‌کند. آثاري از برج و بارو‌ها ديده مي‌شود که به مرور زمان به کلي تخريب شده‌اند که تنها خرابه‌اي از آن باقي مانده است.

در محل آثاري از يک چاه به قطر يک متر و سي سانتيمتر و به شکل دايره در دل کوه کنده شده است ديده مي‌شود.در پنج کيلو متري شمال غربي روستاي تيس آثار بارويي که چندين کيلومتر طول دارد و دره را از غرب به شرق در برگرفته وجود دارد که به فيل‌بند معروف است. اين ديوار عظيم با سنگ گچ و ساروج ساخته شده است. مردم محلي بر اين باورند که سطح نزديک خط‌الراس اين رشته کوه محل نگهداري فيل‌هاي شاه بوده و فيل بانان در آن جا فيل تربيت مي‌کرده‌اند. در حال حاضر در طول رشته کوه فيل بند آثار پي ها، بند‌ها و حفره‌ها و چا ه‌هايي وجود دارد که احتمال مي‌رود شهر قديمي تيس، تأسيسات ساختماني، بازرگاني، شهري، انبارها و سراهاي مشهورش در قسمت قديمي و بر فراز ارتفاعات سراسري دره تيس قرار داشته و دره تيس محل زراعت و دامنه آن محل دفن اموات بوده است.

گورستان‌هاي تاريخي:
مقابر جناني گچ در روستاي تيس در دامنه کوه پيل بند در جنوب دره تيس واقع است. جناني کچ محلي است که بنا بر باور مردم محل سکونت جن‌ها بوده است. مقابر جناني کچ در يک سرازيري ملايم قرار دارند اين مقابر با مقابر سيراف بوشهر شبيه هستند. با اين تفاوت که تعداد قبر‌ها کمتر و جهت آن‌ها تقريباُ شمالي جنوبي يا شمال شرقي جنوب غربي است. در ميان قبر‌ها چند قبر ايستاده بچشم مي‌خورد و يک مقبره پلکاني با سرپوش صندوقچه‌اي از سنگ وگچ بصورت نيمه سالم بدون لوحه و تزئينات خارجي وجود دارد که به نظر مي‌رسد از دوران اسلامي يا جديد باشد. تقريباً حدود 200 قبر کهن درمحوطه قديمي آن وجود دارد.
محوطه باستاني دمب کوه در حدود 90 کيلومتري شمال شرقي چابهار در بخش دشتياري در فاصله 5/2 کيلومتري روستاي بلور مچي در ناحيه باهوکلات قرار گرفته است.
در اين محوطه باستاني حدود 4500 تا 5000 تدفين تخمين زده مي‌شود که اين قبور به شکل اطاقکهايي به اندازه‌هاي 1×1 و 2×5/1 و 2×2 متر بنا گرديده‌اند.گورستان تپه نهادي در پنج کيلومتري چابهار روستاي تيس در دامنه کوه فيل بند ودر جنوب تيس در يک زمين با شيب ملايم قرار دارد. تعداد اين قبرها زياد نيست ولي سه مقبره در کنار هم قرار دارند که دو قبر بزرگ در دو طرف و يک قبر کوچک در ميان آنها واقع شده است. جهت آنها شمالي جنوبي و شيب آنها رو به شمال است، بنا بر اين سرمرده‌ها در جهت جنوبي شمالي واقع مي‌باشد. هر سه قبر در سنگ کنده شده‌اند. احتمالاُ اين مقابر متعلق به اعضاي يک خانواده هستند که در يک حادثه از بين رفته‌اند چنين مقابري بصورت خانوادگي و دسته جمعي در قبرستانهاي کارتار در لبنان ديده شده است.
گورستان قديمي دشتياري در بخش دشتياري قرار دارد. سر آوريل اشتين در 1932 ميلادي اين محل را کاوش کرده است. قدمت آن به پيش از تاريخ دوره آهن مي‌رسد. قبور شناسايي شده در اين منطقه داراي نوعي سفال خشن قرمز يا خودي با روکش سفيد هستند که بعضي از آنها آثاري از قبيل مانده‌هاي غذا و يا آثار سنگي و فلزي ديگر مشاهده شده است و تعداد اين قبور به 3000 قبر مي‌رسد.
غارهاي بان مسيتي در پنج کيلومتري شمال غربي روستاي تيس در دامنه کوه شهبازبند قرار دارد. يک غار طبيعي و دو غار مصنوعي در کنار هم قرار دارند. مجموعه اين غارها را مردم محل بنام بان مسيتي مي‌شناسند. غار اول طبيعي و بصورت نيم دايره است و با استفاده از روش تراشکاري داخل غار و دهانهً آن توسعه پيدا کرده است. يک مقبره کوچک از گچ به صورت دوسطح افقي که بر روي يکديگر قرار دارند وفاقد آثاري از قبيل سنگ نوشته، خط و لوحه در عمق يک متر از سطح غار ديده مي‌شود که در گرد آن يک فضاي کوچک وجود دارد. از سطح غار تا مقبره به اندازه يک پله گودي دارد. مکعبي از سنگ و گچ بر فراز مقبره ساخته شده که زير بناي يک گنبدکوچک است بدنه‌هاي اطراف اين مکعب را با گچ برنگ سفيد در آورده‌اند در ورودي مقبره رو به دره تيس و به موازات دهانه ورودي غار واقع شده است. سطح مقبره در اندازه 8/0×1/3×8/1 متر است برروي ديواره‌هاي مکعب مقبره گچکاري و با جوهر قرمز وبنفش خطوط و علاماتي نقش گرديده که شبيه به خط گجراتي و هندي هستند. طول و عرض غار 180×240 متر و ارتفاع آن نيز 240 متر است. يک غار مصنوعي سمت راست غار طبيعي به فاصله هفت قدم قرار دارد که آثار تراش به خوبي در آن آشکار است. دهانه آن هشتاد سانتيمتر ارتفاع دارد و سقف آن کوتاه است و اکنون به علت خرابي يک آدم متوسط به زحمت در آن بطور خميده مي‌تواند بايستد و در انتها مسدود است و احتمال دارد حفره‌ها يا روزنه‌هاي ي طبيعي يا مصنوعي در قسمت انحناء خلفي کوه اين غار را با غار سوم وصل کرده باشد يا به چاه‌هاي زير زميني که محلي براي دفن اموت در معابد قديمي است برساند و سکويي که از سنگ وگچ ساخته شده است ديده مي‌شود که دهانه ورودي آن 80 سانتيمتر و سقفي کوتاه دارد. به فاصله 50 متر در سمت چپ غار اصلي، غار سوم که طول دهانه قوسي آن حدود 20 متراست قرار دارد ظاهراً اين غار‌ها جزو يک واحد تأسيساتي ساختماني بوده و به منزله حجره‌ها و توقفگاههاي معبد يا پرستشگاهي بوده و در سطح زمين تا ورود به دهانه غار، پله کاني وجود داشته که آثار آن باقي است.گودانگريز (گودال انگليس) در پنج کيلومتري شمال غربي روستاي تيس در دامنه کوه فيل بند در جنوب دره تيس قرار دارد. مردم بومي نقل مي‌کنند که در اواخر دوره قاجاريه و در اوايل دوره پهلوي انگليسيها به کمک عده کثيري از کارگران بلوچ در اين محل اقدام به حفاري نموده و مقاديري سفال، اشياء برنزي، آهني و سنگي پيدا کرده و غارت نموده‌اند.
مقبره سيد غلامرسول در پنج کيلومتري شمال غربي چابهار قرار دارد. شماره ثبت ملي آن 1559/3 است. قدمت آن به 465 ه.ق مي‌رسد. اين مقبره با ديواره‌هاي سفيد رنگ به سبک معماري هندي که دروازه ورودي آن در ضلع غربي بنا واقع گرديده است. پس از درب ورودي صحن بزرگ حياط مشاهده مي‌شود امام زاده در ضلع غربي حياط واقع گرديده است. بر پيشاني ورودي بنا تزئينات نقاشي الوان با طرحهاي نقوش ستاره‌هاي مشبک وجود دارد. ظاهراً نماي دور تا دور داخل ساختمان داراي نقاشي بوده است و کلمات لا اله الا الله، يا محمد و يا علي و... نقاشي از گل در ديوارها جلب توجه مي‌کند. فرم آن طوري است که نشان مي‌دهد اين اثر در روزگار سلجوقي احداث شده و در دوره صفويه نيز طرح‌هاي نقاشي بر روي ديوارها تعبيه گرديده است. مقابل آرامگاه صفحه‌اي به ارتفاع يک متر و چهار پله قرار دارد که بر روي آن مقبره واقع شده است. در قسمت شرقي صفحه آرامگاه (مقبره) يک پيشخوان باسقف تير‌هاي چوبي و حصيري و چند ستون چوبي است. که با پنج پله به حياط متصل مي‌شود.

پيشخوان قدمت چنداني ندارد، ساقه گنبد استوانه‌اي است و سقف گنبد از درون با گچ سفيد شده و بنا کاملاُ يک بناي خاص ايراني و از معماري سلجوقي الهام گرفته است. مقبره در ميان بنا واقع گرديده و بر روي آن يک صندوقچه و بالاي آن يک جعبه چوبين با تزئينات مختلف هندسي قرار دارد، قبرستان در جانب شرق بنا قرار دارد.

نام اصلي سيد غلامرسول سيدنا محمد و مردي صالح، شيعه مذهب بوده و در گذ شته مورد توجه مسلمانان هندي بوده و اين توجه باعث شده که بنا در دوره‌هاي بعدي تحت تأثير معماري هندي قرار گيرد. طبق روايات سيدنا محمد مسلمان هند بوده است و در سفري به چابهار تصميم داشته که زن چابهاري اختيار کند. براي تدارک چنين منظوري مشغول مي‌شود. اما در شب عروسي دچار کسالت مي‌گردد بطوريکه در بستر مرگ مي‌افتد و چون مورد توجه مردم بوده و در دم مرگ به آن‌ها وصيت مي‌کند که پس از مرگ سوگواري نکنند و در عوض مدت 10 شبانه روز بر سر قبرش شادي کنند تا روحش شاد شود. اين مراسم هر ساله از 15 ذي‌القعده به مدت 10 روز بر پا مي‌گردد و در اين مراسم عده زيادي از اهالي چابهار و مناطق همجوار شرکت مي‌کردند (در حال حاضر چنين مراسمي بر گزار نمي‌شود). در مراسم جشن و پاي کوبي مردم چابهار و خصوصا مردم آفريقايي‌تبار (سياهپوستان) در صبح روز اول و دوم حياط آرامگاه به وسيله زنان جارو زده مي‌شود و مرد‌ها با لباس پاکيزه به فراهم کردن بساط جشن مي‌پرداختند، وهنگامي که آفتاب طلوع مي‌کرد ساز و دهل مينواختند. قوالان پاکستاني، رقاصان هندي و خوانندگان سياه و مهمان‌نوازان بلوچ به هر طريقي در اين شادي خدمت مي‌کردند و اين مراسم به مدت 10 روز در 3 نوبت صبح، عصر و شامگاه اجرا مي‌شد. زنان مسن به داخل آرامگاه مي‌رفتند تا شفا دردمندان و نيات ديگران را بخواهند در حالي که در اين زمان مردان در بيرون محوطه پيشخوان به ساز و دهل مشغول بودند و چند زن جوان به رقصيدن مي‌پرداختند و زنان مسن در داخل حرم به دعا مشغول مي‌شدند و شفا ميافتند و پس از10 روز حرم را ترک مي‌کردند. تا سال ديگر در مراسم جشن عروسي سيدغلامرسول شرکت کنند.

در کتاب فرهنگ مردم بلوچ نوشته عبدالله ناصري آمده است : «در مورد صاحب مزار دو عقيده وجود دارد يکي آنکه معتقدند اين مزار از آن عارف وارسته و مرد حقي است به نام سيد عبدالرسول و اين زيارتگاه مردم شيعه چابهار است و افراد غير شيعه هم از شيعه‌هاي اين سرزمين پيروي مي‌کنند. بعضي ديگر عقيده دارند اين مزار يک (لوطي) است مطرب‌هاي دوره گرد را لوطي مينامند. ولي گويند صاحب اين مقبره شب عروسيش فوت نموده و هر ساله معتقدين به او در سالروز مرگش که در روز آخر ماه ذي‌القعده به مدت 7 روز با ساز و دهل و آوازخواني و رقص و پاي کوبي مي‌کنند. اين مراسم به دو جهت انجام مي‌شود. يکي اين که لوطي فوت شده چون عمرش را به مطربي و شاد کردن مردم گذرانده وصيت کرده که بعد از مرگش نيز در کنار مزارش رقص و پاي کوبي و در حقيقت مراسم شادي بر پا شود. و خواسته است تأثير وجود خود را در شادماني مردم بعد از مرگش نيز حفظ کند. ديگر اينکه اين شخص که در شب عروسيش فوت کرده بسيار مجرب و مورد توجه افراد طائفه اش بوده و چون عروسي نافرجامي داشته و حسرت بگور برده است. دوستدارانش هر ساله در سالروز مرگش براي او جشن عروسي مي‌گيرند و ياد عروسي او را زنده مي‌دارند. البته چون پيروان صاحب مزار شيعه مذهب هستند در ماه محرم نيز مراسم سوگواري و روضه خواني در اين مقبره بر پا مي‌شود.»قدم‌گاه خضر در جنوب غربي چابهار در محلي بنام سپوزه واقع گرديده است. خواجه خضر از مشايخ مورد احترام بوميها بوده و وي مقبره‌اي ندارد زيرا مردم بر اين باورند که او زنده و پاسدار لنج‌ها و قايقهايشان مي‌باشد. درقديم مراسم خاصي در اين قدمگاه بر پا مي‌شد، مردم قرباني و يا خرما و حلوا به مکان مورد نظر و در بين افراد تقسيم مي‌کردند.

ساختمانها:
ساختمان قديمي تلگرافخانه چابهار در خيابان مولوي قرار دارد. اين ساختمان در سال 1281 ه.ق به وسيله انگليسها ساخته شده است. از قديمي ترين ساختمان‌هاي سنگي موجود در شهر چابهار است که به منظور رونق دريانوردي، تجارت و ايجاد ارتباط با هند، گواتر، چابهار، جاسک، بندر عباس توسط مجريان خط تلگراف انگليس در دو طبقه ساخته شده است.
چاه باستاني پلان در بخش پلان روستاي پلان قرار دارد و از دوره هخامنشي (سلطنت کوروش) است. اين چاه باستاني با آجر ساخته شده است.
چاه باستاني تيس کوپان در دهستان کمبل سليمان روستاي تيس کوپان قرار دارد. اين چاه در ارتفاعات شرقي غريي تيس کوپان قرار دارد که در کوه تراشيده شده است و به شکل مربع در اندازه‌هاي 5/1 در 5/1 متر احداث شده است.
سد‌هاي تيس در روستاي تيس در دو طرف دماغه‌اي قراردارند که قلعه تيس بر روي آن واقع است. آثار اين سد‌ها به ارتفاع 20 سانتيمتر باقي است ودر ساخت آنها از سنگهاي تراشيده شده و سنگهاي دريايي تيز وبلند ملات ساروج استفاده شده است. تقريباُ اين سد‌ها هشت متر ارتفاع داشته‌اند که 6/4 متر آن به مرور زمان در زير ماسه‌هاي ساحلي مدفون شده است. انتهاي يکي از آنها به کوه پيل بند و ديگري به کوه شهباز بند منتهي مي‌شده که به عنوان مانعي از هدر رفتن آب شيرين ناشي از باران جلوگيري مي‌کرده‌اند.

موقعيت اقتصادي:
براساس پيش بيني محققان سازمان ملل در زمينه حمل و نقل بين المللي، حدود نيمي از حمل ونقل جهان ميان خاور دور با ساير نقاط دنيا انجام مي‌شود. از مجموع 3 کريدور حمل ونقل جهاني که کارشناسان سازمان ملل براي اين امر پيش بيني کرده اند، 2 کريدور ازايران مي‌گذرد و چابهار نقطه عبور جنوبي‌ترين کريدور شرقي–غربي جهان خواهد بود. اين کريدور از «دروازه ابريشم» درچين آغاز مي‌شود و قلب اقتصاد اين کشور يعني استان کانتون را تغذيه کرده و به سرزمين آسياي جنوب شرقي مي‌پيوندد و پس از طي اين مسير وارد هندوستان شده و با پوشش مهم‌ترين شهرهاي اين ناحيه مانند کلکته، ناکپور، جايپور، حصيرآباد، کراچي و بن قاسم به چابهار مي‌رسد.

فاصله چابهار با بنادر و شهرهاي جهان:
الف- فاصله دريايي بندر چابهار با بعضي از بنادر مهم جهان
بمبئي 768 مايل دريايي
پوسان 5645 مايل دريايي
سيدني 6655 مايل دريايي
لندن 5686 مايل دريايي
شانگهاي 5379 مايل دريايي
مسقط 151 مايل دريايي
هنگ کنگ 4602 مايل دريايي
هامبورگ 6001 مايل دريايي
يوکوهاما 700 مايل دريايي
شارجه 375 مايل دريايي
کيپ تاون 3000 مايل دريايي
کويت 895 مايل دريايي
دبي 364 مايل دريايي
کراچي 360 مايل دريايي

ب- مسافت از ديگر نقاط به منطقه آزاد چابهارتهران 2286 کيلومتر
زاهدان 731 کيلومتر
مرز افغانستان 900 کيلومتر
مشهد 1647 کيلومتر
کراچي 700 کيلومتر
عشق آباد 1919 کيلومتر
دوشنبه 2957 کيلومتر
تاشکند 3406 کيلومتر
بيشکک 3892 کيلومتر
آلماتا 4216 کيلومتر

بندر چابهار:
در سال 1352 طرح جامع تاسيس بندر چابهار مطرح و قراردادهاي مربوطه با پيمانكاران منعقد شد. پس از انقلاب اسلامي به دليل كمبود منابع مالي ، بخشي از طرح به تعويق افتاد و بخشي از طرح شامل اسكله نصب سريع و موج شكن به اتمام رسيد. بندر شهيد بهشتي به عنوان بندر اصلي چابهار در سال 1361 با توجه به جنگ عراق و ايران و با تاكيد دولت بر لزوم داشتن بندر در خارج از تنگه هرمز و خليج فارس احداث گرديد. بندر شهيد كلانتري نيز باتكميل چهار پست اسكله فلزي در سال 1362 عملاً به بهره برداري رسيد. با راه اندازي اسکله 5 بندر شهيد کلانتري و اسکله 5 بندر شهيد بهشتي در سالهاي گذشته، در حال حاضر بندر چابهار ظرفيت پهلودهي کشتي‌ها با آبخور 12,5 متر را دارد.

منطقه آزاد چابهار:
منطقه آزاد چابهار با مساحت 14 هزار هکتار در منتهي اليه جنوب شرقي ايران در 25 درجه و 20 دقيقه عرض شمالي و 60 درجه و 27 دقيقه طول شرقي در شرق خليج چابهار و در کنار آبهاي درياي عمان قرار دارد. اين منطقه به‌وسيله شبکه حمل ونقل زميني و هوايي از شمال به کشورهاي آسيايي ميانه و افغانستان، از شرق به پاکستان و از جنوب به اقيانوس هند اتصال مي‌يابد. دسترسي مستقيم به آبهاي آزاد و قرارداشتن در خارج از خليج فارس و همينطور عدم آسيب پذيري در مواقع بروز بحران، موقعيت استراتژيکي را براي ايجاد يک گذرگاه ارتباطي بين کشورهاي آسيابي ميانه و ساير کشورهاي جهان فراهم آورده است.

نظرات
در صورتیکه اطلاعات و یا تصویری برای این شهر دارید لطفا از طریق این فرم برای ما ارسال نمایید.
پست الکترونیک :
متن یا عنوان :
عکس :     
     
متن تصویر را وارد نمایید :